شیمون پرز (رهبراسرائیل) : خاورمیانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی می چرخد.
تقدیم به سردار سپاه اسلام ...
نمیدانم چه آتشی به وجودشان کشیدهای، شنیدهام بدجور با آبرویشان بازی کردهای، حیثیت نیروهایشان را در عراق به بازی گرفتهای و سیلی سختی در لبنان به صورتشان زدی!!،
یاد بازیهای دوران کودکیام میافتم، من تک شما همه!!، حالا تو تک، همهی اتحادیه اروپا و آمریکا در مقابل تو!!،سردار! خبرداری در همهی لیستهای سیاه هستی!!؟، چند روز قبل به لیست تحریم اضافه شدی و بعد کنگرهی آمریکا هم رسماً برنامهی ترورت را اعلام کرده و گوگل هم تصویر ماهوارهای منزلت را منتشر کرده!!

همین است دیگر، وقتی با آبروی شیطان بزرگ در خاک عراق بازی میکنی و وقتی در لبنان پوز رژیم صهیونیستی را به لَجن میمالی، همین است سردار. نمیدانم دیگر کجاها حیمنه پوشالی آنها را زیر پاهایت له کرده ای، ولی صدای درد و فریاد سیلی خوردنشان از بیانیه هایشان بلندست.

شیمون پرز (رهبراسرائیل) : خاورمیانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی می چرخد...
هر قدر كه داخل ایران، كم میشناسندت، خارج از این مرزهای جغرافیایی، قصههای حیرتآوری از تو بر سر زبانهاست كه با آمیختهای از راست و دروغ، شبحی ترسناك و هول انگیز از تو ارائه میدهد كه گویی همه منافع امریكاییها را در خاورمیانه به خطر انداختهای و جالب آنكه هر قدر آنها تو را ترسناكتر و هولانگیزتر معرفی میكنند، اینجا داخل ایران، آنها كه تو را میشناسند، از حجب و تواضع و آرامشت میگویند، مردی كه برخلاف آنچه امریكاییها میگویند، اصلاً مرموز نیست.
سردار!،هر قدر آرام و بیسر و صدا میروی و میآیی و كارهایت را انجام میدهی، بیرون از مرزهای در موردت خیلی خبرهاست. غربیها از تو و سپاه تحت امرت میترسند و همین ترس سرآغاز خبرهای بعدی است. آنها تو را تروریست میخوانند، بارها و بارها تحریمت کرده و به تو اتهام دخالت در امور سایر كشورها را میزنند. همچنین تو را متهم پرونده ترور رفیق حریریمیدانند و سرانجام آنكه، آنها در كنگره امریكا، صریحاً و رسماً و با کمال وقاحت پیشنهاد ترورت را میدهند! شاید عجیب هم نباشد، آخر آنها از مبارزه با قاسم سلیمانی و نیروهایش ناتوان شدهاند، به همین راحتی!.و این البته همه آن چیزی نیست كه در موردت گفته میشود. روزنامه گاردین در موردت نوشته:«حتی كسانی كه سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش میدانند. بسیاری از مقامات امریكا كه این چند ساله را صرف متوقف كردن كار افراد وفادار به سلیمانی كردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند كه مبهوت كارهای او شدهاند». شاید از سر همین بهت است كه یكی از مقامات بلندپایه ارتش امریكا عاجزانه میگوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید كه از ما چه میخواهد!؟». واقعیت آن است كه گرچه غربیها تو را ژنرال مینامند و فرمانده یك نیروی نظامی و امریكاییها دوست دارند قبل از هر چیز ترورت کنند، اما خود نیز نمیتوانند معترف نباشند كه تو، بیآنكه وارد عرصه نظامی شوی، از بعد سیاسی به پیروزی دست مییابی، اتفاقی كه با تكیه بر ویژگیهای اخلاقیت و تكیه بر اصول انقلاب اسلامی كه منشأ منش رفتاریت هست، رقم میگذاری، نه با تكیه بر قدرت نظامی.
مثلا روزنامهای امریكایی در سال ۲۰۰۸ نوشته: «سلیمانی برای توقف درگیریها میان نیروهای امنیتی عراق كه بیشترشان شیعه هستند و نیروهای رادیكال مقتدی صدر در شهر بصره، پا در میانی كرده است. یكی از نخستین و مهمترین پیروزیهای سلیمانی بر امریكا در عراق، ایجاد برتری سیاسی بود، نه نظامی. وی در ژانویه سال ۲۰۰۵، زمانی به عراق آمد كه عراقیها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوقهای رأی میرفتند. در حالی كه امریكا حمایت شدیدی از نخستوزیر شدن ایاد علاوی میكرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان طرفدار ایران آغازكرد و به شدت به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشتهای رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمكراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شكست خوردند».زلمای خلیلزاد، سفیر سابق امریكا در افغانستان نیز دربارهات میگوید: «همانقدر كه مقامات امریكایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم میكنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیریهای نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت، تهدیدی كه میرفت ناآرامیهای آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد». جمله معروفی که از شیمون پرز در وصف تو گفته به یاد داری!؟. شیمون پرز گفته: خاور میانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی میچرخد". حاجی، شنیده ایم بیمحافظ و فقط با دو همراه، به عراق رفته و در منطقه حفاظت شده توسط امریكاییها، معروف به منطقه سبز حضور یافته و دیدارهایت را در كمال آرامش سر و سامان داده و بعد به ایران بازگشتهای!!.سردار شنیدهام به خبرنگاری گفتی: آرزوی شهادت داری، حتما شنیده ای که سردار سر ِ دار…، نمیدانم شاید دلت برای حاج احمد کاظمی تنگ شده…،شنیده بودم برای کشته ات هم کلی جایزه گذاشتند، کشته بشوی که چه!؟، جنازهی شیر هم، باز شیر است، این جماعت از کشتهی تو هم میترسند، مگر نشنیدهای ”لشگر قاسم سلیمانی”… تو تنهایی یک لشگری برای خودت، آمریکاییها در حالی از ترور تو سخن میگویند کهامام خامنهای تا به حال حداقل چهار مرتبه تو را با عنوان "شهید" و "شهید زنده" خطاب کرده و راجع به تو و همرزمانت فرمودهاند: "خدای متعال میخواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.
قاسم سلیمانی، این یاور مظلومان و این شهید زنده را بکشید که شهادت سالهاست انتظار وصال با او را میکشد. علمدارِ این انقلاب از این سردارها کم ندارد. اصلا حاج قاسم ما را بکُشید، اما بدانید اگر قاسم سلیمانی را بکشید، هزاران قاسم سلیمانی دیگر سر بر خواهند آورد. ما که نمردهایم، آیا همه را میتوانید بکشید!؟.
همـه ما حاج قاسم سلیمانی هستیم، بترسید از ما، بترسید از حاج قاسمها و بدانید که در میثاق ما ، “شهادت” را، “ترور” را، “ایستادگی” را طور دیگر معنا کرده اند.اگر راست میگویید، من را بکشید، ما را بکشید، حاج قاسم را هم بکشید؛ اگر جرأت دارید.که البته مردش نیستید. شما ترسو و بزدلهایی بیش نیستید.
حاج قاسم سلیمانی، یعنی تکرار مالک اشتــرِ علی.
سردار سپاهِ سید علی، دست عـلـــــی(ع) به همراهت...